هم من تنها بودم، هم اون.

هر کدوم یه طوری ب هم نشون دادیم اینو ک چقد از دیدن هم خوشحالیم.بااینکه قاعدتا ن من و ن اون نمیفهمیم زبون همو!!

سعی میکردم با رعایت فاصله نوازشش کنم :)

یه طوری ک بدونه دووسش دارم.

با اینکه میدونم قبل از من خیلیا بودن و بعد از منم با خیلیاس، ولی دلخور نمیشم و حتی پشیمون! چون میدونم و اینو مطئنم همون چند ساعتشو واقعا با تمام وجود متعلق به من بود

وقتی دنبالم میدوید یا وقتی جلوی در نشسته بود و نمیذاش برم توو.واقعا میخواست کنارش باشم.ب هرحال غریزشه و نمیشه بهش خورده گرفت!

بهش نگاه میکردم و میدونستم هیچ وقت اون گربه نخواهد فهمید که جور نبودن چنتا آدمو کشیده.! که چقدر واقعا باعث شد حس کنم حالم خوبه بعد از مدتها :)

اول "تیر ماهی از یاسر بینام" رو گوشیدم ک وسطاش خسته شدم و عوضش کردم

بعدش "هم مرگ از علی آذر" رو گوشیدم که باعث قاطی پاطی شدن حسای مختلفم شد و بازم حس کردم خیلی خوشبختم ک میتونم هروخ دلم خواست قاطی کنم

بعدشم آهنگ "هیچی نمیشه از بابک افرا" رو گوش دادم تا خنثی شم دوباره

هم زمان زیر نور ماه قدم میزدم و با ستاره ها حرف میزدم از اون حرفا ک بین خودمون میمونه

بعد از کلی خنده و گریه و خوش گذرونی و دیوونه بازی دوستم اومد پیدام کرد و منو برد توو تا سرما نخورم

از پیشیه هم خدافظی کردم و اومدم اینجا تا بنویسم ولی نوشتنم نمیومد، واسه همین گفتم اقلا لحظه هامو ثبت کنم ^_^

.

دیشبم هم خیلی عجیب گذروندم!! باشه واسه یه وقت دیگه نوشتنش :))

.

کلن این شبا ازون شباس ک هر شبشو باید بگم امشب مث دیشب نیس و امشب اصن شب نیس و مث هرشب نیس و خلاصه همونایی ک شب پره میگف


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجله دکوراتوریست هرم آتش فریاد قلم ماشاالله نریمانی مینو رایانه Steven Cheryl کهربا فان طراحی لوگو - طراحی لوگو حرفه ای - سفارش طراحی لوگو